بزرگترین آرزوم اینه که کوچکترین آرزوت باشم

هیچ اشکی برای ما نریخت
هر کی با ما یار بود از ما گریخت
چندو روزی هست حالم دیدنیست
حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم
گا بر حافظ تفال می زنم
حافظ دیونه فالم را گرفت
یک غزل آمد و که حالم گرفت
ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود
آنچه می پنداشتیم
نظرات 1 + ارسال نظر
صدف 22 تیر 1389 ساعت 14:39 http://www.asantabligh.ir

سلام خوبی وبلاگ قشنگی داری ،اگه خواستی یه سری به سایت های من بزن اگه خواستی با من تبادل لینک کنی به این آدرس مراجعه کن گلم http://istgah.asantabligh.com/tabdol1.php واگه هم خواستی آمار ورتبه وبلاگ خودتو بترکونی حتما به این سایت مراجعه کن 100% رایگان هستش و می تونی به راحتی آمار بازدید وبلاگ خودتو افزایش بدی هرچقدر دلت بخواد مرسی http://asanrank.com

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد